کتاب حاضر به احتمال برترین اثر دو دهه گذشته در خصوص نظریه برنامهریزی است و بیتردید برای سالیان متمادی به عنوان مرجعی عمده باقی ماند. در واقع اثر حاضر کتابی در حوزه فلسفه سیاسی است که میتواند برای مخاطبان مبانی شناختشناسی علوم اجتماعی و سیاستگذاری عمومی جالب توجه باشد.
مشخصات کتاب
شرح
کتاب حاضر به احتمال برترین اثر دو دهه گذشته در خصوص نظریه برنامهریزی است و بیتردید برای سالیان متمادی به عنوان مرجعی عمده باقی ماند. در واقع اثر حاضر کتابی در حوزه فلسفه سیاسی است که میتواند برای مخاطبان مبانی شناختشناسی علوم اجتماعی و سیاستگذاری عمومی جالب توجه باشد.
اثر برجسته جان فریدمن استاد دانشگاه کالیفرنیای آمریکا میباشد. این کتاب نزدیک به پنج سال کار مداوم نویسنده را در برداشته است و به وسیله عارف اقوامیمقدم ترجمه شده است و در مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی در سال 1387 به چاپ رسیده است.
کتاب در دو بخش و 10 فصل تنظیم گردیده است.
بخش نخست: مفاهیم (قلمرو و نظریه برنامهریزی) این بخشی با بحثی تحت عنوان عقلانیت بازار و عقلانیت اجتماعی آغاز میشود.
عقلانیت بازار ریشه در مفاهیم تجریدی فردگرایی مالکانه دارد. طبق این آموزه خرد به طور منطقی بر جامعه مقدم است و ارضای نیازهای مادی مبنای منطقی زندگی مردم در گروههای اجتماعی تلقی میشود. آموزه متعارض عقلانیت اجتماعی که طی قرن بیستم تشخص یافت، فرضیه مخالف فرض عقلانیت بازار ارائه کرد.
در این بخش،به انواع برنامهریزی میپردازد و حوزه مستقل و وابسته را تشریح مینماید.
در بخش دوم، به سابقه برنامهریزی در جهان میپردازد و از قرن نوزدهم با تشریح آثار متفکران علوم اجتماعی به این حوزه میپردازد و میگوید هرچند کمکها و مساعدتهای بنتهام در رابطه با روششناسیهای نوخاسته برنامهریزی با اهمیت بودند، با این حال سن سیمون را میبایست در واقع پدر علم برنامهریزی لقب داد.
آنچه سن سیمون به مثابه فیزیولوژی اجتماعی از آن سخن میگوید، بیانگر تصویری از هیأت اجتماعی است که پزشکان آن جامعه، دانشمندان آن خواهند بود و مهندسین در خدمت بشریت قرار خواهند گرفت. مهندسین به جهت آشنایی با قوانین ارگانیک جامعه، قادر خواهند بود آگاهانه مسیر آینده را طبق برنامه جامع تنظیم نمایند و سپس به ارتباط با برنامهریزی و سیاست میپردازد. به زعم فریدمن شناخت در سیاستگذاری و یا برنامهریزی، ما به ازای بیرونی ندارد. وی با نقل قول از اتزیونی اشاره میکند که: «برنامهریزی نیروی هدایتی محسوب میشود» و نیز تاگول میگوید:
«مادامی که برنامهریزی در خدمت منافع خاص قرار دارد، راهنما تلقی نمیشود. تنها زمانی که تفاوتهای اقتصادی را هدف قرار دهد، به نیروی وحدتبخش، سازنده، انسجامبخش و در حقیقت نیروی عام مبدل میشود.»
کتاب های مرتبط
دیگر کتابهای نویسنده
دیگر کتابهای انتشارات