درس های معماری از تاریخ نزدیک، از صحبت های لویی كان با دانشجویان
معمار جوانی برای طرح پرسشی آمد: "من در رویایم فضاهایی آكنده از شگفتی می بینم؛ فضاهایی كه خیز بر می دارند و پوششی چرخان و بی ابتدا و انتها از مصالح سفید و طلایی رنگ یكپارچه می سازند.
لحظه ای كه برای ثبت این رویا قلم بر كاغذ می گذارم رویا تحلیل می یابد". (چرا؟)
این پرسش خوبی است. زمانی آموختم كه پرسشی خوب برتر از پاسخ بسیار عالی است. این پرسشی است ناظر بر كمیت ناپذیری و كمیت پذیری
طبیعت، طبیعت مادی كمیت پذیر است.
احساس درونی و رویا كمیتی ندارد، زبان ندارد و رویای هركس منحصر به خود اوست. هر آنچه كه ساخته می شود به هرحال از قوانین طبیعت پیروی می كند. انسان همواره برتر از آثارش است، زیرا وی هرگز قادر نیست آرمان هایش را به كمال بیان كند.
بیان خویشتن با موسیقی یا معماری به كمك كمپوزیسیون و طراحی كمیت پذیر میسر است. نخستین خط بر كاغذ، خود چیزی است كه نمی تواند به كمال بیان شود. نخستین خط بر كاغذ قاصر است...
مسابقات
جوایز
نشریات