بازارچه چشم و چراغ

Cheshm-o-Cheragh Bazaar

گزارش خطا
معمار مسئول : جواد خدائی
شرکت معماری : دفتر معماری آبار
نوع پروژه : داخلی
برچسب ها
برچسب ها :
مشهد دفتر معماری آبار جواد خدایی بازارچه چشم و چراغ

تیم پروژه

کارفرما | بهره‌بردار :

شرکت صنعت بتن شمال شرق

نظارت :

جواد خدائی، فرج الله صادقی

تیم اجرایی (مدیر، همکاران) :

شرکت صنعت بتن شمال شرق، سید مهدی مهدی زاده، مصطفی الهی، آرمین متقی راد، مهدی عباس پور، سید روح الله مهدی زاده، حسین فاروجی

سازه (طراحی، اجرا) :

جواد سیرجانی

تأسیسات الکتریکی (طراح، مجری) :

محمد قیطاقی

تأسیسات مکانیکی (طراح، مجری) :

ناصر غروی

ارائه :

اعظم سلیمانی، مسعود عرفانیان، مونا رشیدی، احمد فراهی، سوسن شبانی، مصطفی دلبریان، نوید غفوری

عکاس : استودیو دید، مصطفی دلبریان، علی حسینیان، عباس فدائی
تیم طراحی | همکاران پروژه :

عباس فدائی

اطلاعات کلی

سال : 1392-1397/2013-2018
دوره تاریخی : جمهوری اسلامی
کاربری : تجاری، بازار / بازارچه
مساحت پروژه : 2654 مترمربع
آدرس : ایران، خراسان رضوی، مشهد ، میدان گنبد سبز

شرح

معرفی و مسئله:

مشهد به­ عنوان دومین کلانشهر ایران و یکی از بزرگترین شهرهای مذهبی جهان در دهه های اخیر به دلایل متعددی درگیر معضلات اجتماعی فراوانی شده است. ترجیح منافع فردی بر منافع عمومی و عدم درک تفاوت­های فرهنگی موجود موجب شده  برخی جامعه­شناسان مشهد را "شهر ضدِ گفت­ و­ گو" بنامند؛ بالاترین آمار طلاق، نزاع و حاشیه‌نشینی در کشور از مهمترین نشانه ­های این دیدگاه است. اما ضد گفت ­و­گو بودن در ساحت کالبدی این شهر نیز نمونه های فراوانی داشته است. تخریب گسترده بافت تاریخی و بلند مرتبه سازی نامتوازن از جمله این نموده است. 

زمین پروژه با مساحت ۵۷۱ مترمربع در میان بافت تاریخی مشهد و در مجاورت یکی از بناهای ارزشمند میراثی با قدمت بیش از ۴۰۰ سال به نام "گنبد سبز" قرار دارد. "گنبد سبز" بعنوان آرمگاه یکی از عرفای به نام عصر صفوی "شیخ محمد مومن" و همچنین قرارگاه اجتماعی، مورد احترام مردم است. توسعه جدید به گونه‌ای بوده که پیرامون این بنا ساختمان­های بلند بدون توجه به منافع عمومی، حریم منظری و معنایی آن را از بین برده است.

از سوی دیگر، با توجه به کاربری تجاری مورد نظر کارفرمای پروژه برای این زمین و طبعاً سود حداکثری مورد انتظار آنان، ناخودآگاه نوعی تفاوت جدی بین شخصیت مورد انتظار کارفرما از بنا با فضای عمومی پیرامون آن بخصوص گنبد سبز به وجود می‌آمد،  این تفاوت‌ها در صورت عدم برقراری گفت­و­گو، به تضادِ منافع تبدیل می­شد. از این رو، از اصلی­ترین مسائل در طراحیِ معماری بنا، تلاش برای برقراری گفت­و­گو میانِ تفاوت‌های بنا با محیط و زمینه­اش بوده است. به­طوری که با وجود کارکرد تجاری بتواند نقشی فرهنگی را در بستر خود ایفا نماید.

استراتژی‌ها:

با توجه به مجوز ساخت شهرداری به این زمین، امکان حداکثر سه طبقه از روی سطح زمین برای بنا وجود داشت، ضمن آنکه با توجه به ضوابط شهرداری خرید تراکم برای ساخت حداقل دو طبقه بیشتر از مجوز نیز ممکن بود. از آنجایی که احداث بنا با سه طبقه تجاری، ارتفاعی بالاتر از گنبد سبز پیدا می کرد نه تنها پروژه به سمت خرید تراکم بیشتر حرکت نکرد بلکه برخورد خود با مجوز رسمی را نیز تغییر داد تا در اولین گام، حریم ارتفاعی بنای درونِ میدان دچار خدشه نشود.از این رو برای کنترل مقیاس، بنا در رابطه با پیکره و زمین، به داخل زمین فرو برده شد و از حاشیه میدان نیز عقب نشینی کرد. همچنین با کنترل لبه، بنا در درون کاملاً شفاف و به هم پیوسته و در بیرون تقریباً صلب و با حداقل گشودگی باشد. در ادامه سعی شد تا با ایجاد ویدها و نفوذپذیری حجم از بالا به پایین، ساختاری سیال و شفاف، بر خلاف تیپولوژی خطی مرسوم پاساژ ایجاد شود؛ در نتیجه ی آن پیوستگیِ فضایی، حرکتی، بصری و نوری در درون از دستاوردهای این استراتژی بود.

تلاش برای گفتگو میانِ بنا و زمینه، پروژه را در موضعی انتقادی نسبت به نوع توسعه موجود، که همراه با تخریب بافت تاریخی مشهد و آثار ارزشمند معماری آن شد قرار داد. از یک طرف در جریان ساخت و سازهای جاری در مشهد، آجر به عنوان مصالحی ارزان تلفی می­شد؛ و از طرف دیگر بواسطه تخریب­ های گسترده­ آثار معماری در بافت تاریخی، آجرها به عنوان نخاله دور ریخته می­شد. در نتیجه، برای بازنمایی صریح موضع انتقادی تصمیم گرفتیم که تمامی پیکره­ی بنای بازار (بخصوص در لبه ی میان درون و بیرون) توسط این آجرهای تاریخی که دور ریخته می­شد ساخت شود. ۲۳۰ هزار قطعه آجری ای با قدمت ۶۰ تا ۳۰۰ سال، که طی دو سال از پهنه هزار هکتاری بافت تاریخی مشهد جمع ­آوری شد. این جمع­آوری با مشارکت گسترده مردم صورت گرفت. به دلیل تفاوت های جدی آجر­ها از نظر ابعاد، رنگ و بافت؛ و همچنین چالش های فنی و اجرایی، این بخش ِپروژه به کمک "مرمت‌کاران" انجام شد. در نهایت در گفتگوی میان زمینه با زمانه، در درون از مصالح جدیدی مانند فلز و شیشه در کنار آجر استفاده گردید.