کارخانه ذوب آهن کرج
Karaj Steel Factory
پس از انجام مطالعات اولیه و تهیۀ نقشهها، عملیات اجرایی از قبیل احداث سازههای زیربنایی مربوط به کارخانه ذوب آهن کرج آغاز گردید. طی سالهای ۱۳۱۸ تا ۱۳۱۹ بخشی از سازهها در زمینی به وسعت حدود یکصد هکتار پیریزی گردید. از طرفی با توجه به وقوع جنگ جهانی دوم و همزمانی آن با اجرای طرح، عملیات ساختمانی متوقف گردید.
تیم پروژه
اطلاعات کلی
شرح
فکر تأسیس ذوبآهن در ایران را ابتدا رضاشاه مطرح کرد. معلوم نیست این فکر متعلق به خود او بوده یا اینکه یکی از وزرا یا کارشناسان آلمانی که در ایران کار میکردهاند به او القا کرده باشند. هر کس پیشنهاد ایجاد کارخانه ذوبآهن و آوردن صنعت فولاد به ایران را در ذهن رضاشاه انداخته باشد، سبب شد قبل از جنگ جهانی دوم، رضاشاه با آلمانها قراردادی ببندد تا یک کارخانه ۱۵ هزار تنی ذوبآهن در ایران احداث کنند. با انعقاد این قرارداد آلمانها ساخت ماشینآلات مورد نیاز این کارخانه را شروع کردند و محل نصب آن را در ورامین تعیین کردند .
همه چیز مهیای کلنگزنی نخستین کارخانه ذوبآهن در ایران بود و رضاخان را به ورامین دعوت کردند تا به این شهر مجاور تهران سفر کند و فرمان ساخت این کارخانه را صادر کند. وقتی که رضاشاه به محل رسید، متوجه شد تمام آن ناحیه از زمینهای سبز و خرم از کشاورزی پوشیده است. او از اینکه این منطقه را برای ایجاد ذوبآهن انتخاب کردهاند، عصبانی میشود و با عصبانیت دستور میدهد محل ایجاد این کارخانه را عوض کنند تا به کشاورزی صدمه وارد نیاید. متصدیان امر پس از جستوجو در اطراف تهران، کرج را که دهکده کوچکی بود برای نصب کارخانه ذوبآهن مناسب میبینند و با تأیید رضاشاه، تصمیم گرفتند احداث این کارخانه را در کرج آغاز کنند.
در آبان ماه سال ۱۳۱۶ هجری شمسی (نوامبر ۱۹۳۷ میلادی) قراردادی بین دولت ایران و کنسرسیوم داماگ گروپ از آلمان به منظور احداث یک کارخانۀ تولیدی آهن و فولاد با توان و ظرفیت ۱۰۰۰۰۰ تن آهن خام در سال به امضاء طرفین رسید و مقرر گردید که این کارخانه در حوالی شهر کرج تأسیس و راهاندازی شود. پس از انجام مطالعات اولیه و تهیۀ نقشهها عملیات اجرایی از قبیل احداث سازههای زیربنایی مربوط به آن آغاز گردید. طی سالهای ۱۳۱۸ تا ۱۳۱۹ بخشی از سازهها در زمینی به وسعت حدود یکصد هکتار پیریزی گردید. از طرفی با توجه به وقوع جنگ جهانی دوم و همزمانی آن با اجرای طرح، عملیات ساختمانی متوقف گردید.
بر اساس قرارداد منعقد شده قرار بر آن بود تا همزمان با عملیات اجرایی، تجهیزات و تأسیسات مورد نیاز کارخانه از راه دریا و از آلمان به ایران منتقل شوند. به منظور پیشگیری از خطر نابودی این تجهیزات به دست نیروهای متفقین، آلمانها تصمیم گرفتند تا این تجهیزات را به اتیوپی منتقل نمایند. در همان ایام کشتیهای حامل تجهیزات در نزدیکی خلیج عدن و توسط هواپیماهای متفقین بمباران شدند و عملاً بخش مهم و اساسی تجهیزات نابود و از بین رفت. بعدها مقدار اندکی از دستگاهها و سایر تجهیزات مربوطه به ایران منتقل ولی همانها نیز به دلایل نامعلومی از بین رفتند. بقایای سازهها و تأسیسات این کارخانه در اراضی معروف به شیخآباد کرج به صورت نیمهکاره رها شدند. پس از گذشت نیم قرن این بقایا ثابت و استوار در گوشه و کنار این اراضی باقی ماندند .
در آلمان هم ساخت ماشینآلات کارخانه ذوبآهن شروع شد، ولی در همین موقع جنگ بینالملل دوم در اروپا آغاز شد و قدرتهای بزرگ دنیا درگیر این نزاع شدند. در شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه استعفا داد و از ایران خارج شد و فرزندش محمدرضا به سلطنت رسید. وقتی که ارتش روس و انگلیس و متعاقباً آمریکا به ایران حمله کردند و رضاشاه رفت، ارتش انگلیس ۵۰ نفر از هواداران آلمان را دستگیر کرد و به زندان انداخت. مهندس شریفامامی هم یکی از این افراد بود که تا پایان جنگ در زندان بود. جنگ تازه شروع شده بود که حمل ماشینآلات ذوبآهن ایران از راه دریا آغاز شد. ماشینآلات از بندر هامبورگ در آلمان روی کشتیها قرار داده شد و به طرف مدیترانه به راه افتاد.
وقتی ماشینآلات به نزدیکی سواحل مصر رسید، ارتش انگلیس ماشینآلات و وسایل کارخانه ذوبآهن را در راه مصادره کرد و به مصر انتقال داد و نگذاشتند این تجهیزات به ایران برسد و کارخانه ساخته شود. این ماشینآلات در تمام چهار سال دوران جنگ جهانی دوم در بیابان رها شده بود. وقتی که جنگ تمام شد، دولت، مهندس «غلامعلی فریور» را مامور کرد که به مصر برود و ترتیب حمل ماشینآلات را به ایران بدهد. او رفت و ترتیب حمل را داد و چندین تن ماشینآلات زنگزده و فرسوده به ایران آورد و در سولههایی که در کرج برای ذوبآهن ساخته بودند، انبار کرد. مطالعات بعدی نشان داد این ماشینآلات آنقدر زنگزده و فرسوده شدهاند که قابل استفاده برای ساخت کارخانه ذوبآهن نیستند.