کلیسای مجموعه آرارت (عبادت گاه صلیب مقدس)

Church of Ararat Complex (Holy Cross Chapel)

گزارش خطا
معمار مسئول : رستم وسکانیان
نوع پروژه : داخلی

مساحت بنا مجموعاً ۵۰ مترمربع است و ظرفیت ۴۰ نفر را دارا می‌باشد. بنا در داخل با ۱۶ نورگیر طبیعی تغذیه می‌گردد که به آن علیرغم ظاهر بتنی و نسبتاً خشنش، روحیه‌ای معنوی می‌بخشد.

برچسب ها
برچسب ها :
تهران مذهبی - عبادی معماری جمهوری اسلامی کلیسا رستم وسکانیان

تیم پروژه

کارفرما | بهره‌بردار :

مجموعه فرهنگی آرارات

اطلاعات کلی

سال : 1363-1366/1984-1986
دوره تاریخی : جمهوری اسلامی
کاربری : مذهبی - عبادی، کلیسا
مساحت پروژه : 50 مترمربع
آدرس : ایران، تهران

شرح

وسکانیان در مصاحبه‌ای در دوران حضور در آمریکا، اذعان داشته که از همان ابتدای ساخت مجموعه‌ی ورزشی آرارات، مقرر بود یک بنای یادبود هم به پاس تدفین‌شدگان در سایت اجرا گردد. اما ظاهراً به دلیل محدودیت بودجه این امر محقق نشده است. بنای کلیسای کنونی، در واقع، همان بنای یادمان است. در سفرهای سال ۱۹۸۳ بود که وی نامه‌ی پیشنهاد ساخت کلیسا را دریافت نمود. از قرار معلوم، هیئت مدیره‌ی آرارات برای ساخت بنا عجله داشتند، بنابراین آن را در جنوب استادیوم فوتبال بنا نمودند. این بنا پس از انقلاب اسلامی و در میانه‌ی دوران دفاع مقدس به پایان رسید. همچنین بین مقام اسقفی و مدیران آرارات، بر سر ساخت این بنا نزاعی مطرح بوده است. مدیران و رُستُم بر ساخت یادمانی به یاد در خاک خفتگان سایت آرارات توافق کرده بودند؛ اما مقام اسقفی به ساخت کلیسا یا عبادتگاه اعتقاد داشت.  نهایتاً کار تا آنجا بالا گرفت که این بنا بر روی کاغذ تحت عنوان یادمان شهدای ارمنی جنگ ایران و عراق مطرح گردید.

بنایی که از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ رُستُم را برای طرح و ساخت خود درگیر نمود. به دلیل اینکه آخرین اثر رُستُم در خاک ایران است، آن را باید صورت حقیقی اندیشه‌های او، حداقل در باب معماری، دانست. مشخصاً این عبادتگاه کوچک بتنی به دلیل فرم و نوآوری پلاستیک خود برای پذیرش به عنوان یک بنای مذهبی در بین اقلیتی تیزبین در ایران دچار سختی‌هایی بوده است. جدا از این موضوع، در منابعی، بودجه‌ی ساخت بنا را به دربار پهلوی (یا بنیاد پهلوی) ارجاع می‌دهند؛ اما ساخت بنا مصادف است با انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس. از این جهت، رازآلودگی و عدم شفافیت علمی پیرامون این بنا نیز همچون بسیاری از آثار دیگر آن دوران وجود دارد. وضعیتی که ریشه در عدم علاقه‌ی ما ایرانیان به تاریخ‌نگاری، در عین وابستگی و اهمیت‌بخشی شدید به مقوله‌ی تاریخ و مسائل آن دارد.

این عبادتگاه، علاوه بر فرم و مصالح، در جزئیات اجرایی نیز بسیار پیشرو است.