خانه - آپارتمان لواسان
An Intimate Apartment In Lavasan
این آپارتمان متعلق به خانواده و دوستان است که هر طبقه متعلق به یک خانواده میباشد.
تیم پروژه
علیرضا پورکاظم و شرکا
مهندسان مشاور آتی زیست
عینالله گودرزی
محمدرضا گودرزی
یکتا آفرین
علیرضا شادبخش
علیرضا شادبخش
سعید فهیم پور، پژمان طیبی
شیما زهرایی، لیلی بهمن بیجاری، حسن عابدی
اطلاعات کلی
شرح
ساکنین همگی دستی بر فرهنگ و اندیشه دارند؛ از تحصیلات در رشته فلسفه تا فعالیت در خصوص آثار هنری در ایران و منطقه؛ بنابراین دیالوگی منطقی و مبتنی برپایبندی از اصول فرهنگی معماری ایرانی و تبدیل به یک کاشانه خانوادگی و دوستانه(تفسیری امروزی از معماری ایرانی) خواسته ی کارفرما بوده است. ضمن اینکه قرارگرفتن این آپارتمان در نزدیکی آرامستان کوچک ترک مزرعه و اهمیت جایگاه عباس کیارستمی (که در این جا آرمیده است) برای کارفرما، پروژه را در شرایط خاصی قرار میداد.سایت پروژه دارای یک دیوار ترانشه به ارتفاع ده متر از قسمت انتهایی زمین بوده که برای نورگیری طبیعی، ایجاد یک حیاطخلوت را در آن قسمت را ناگزیر مینمود؛بنابراین پروژه از چند جهت درگیر نیروها و پتانسیلهایی بود که میبایست در حین طراحی مورد توجه قرار میگرفت که در ذیل به آن اشاره شده است:
1- طراح در ایجاد اتمسفر فضاهای معماری ایرانی به محوریت فضاهای بازمحصور در معماری ایرانی، توجه داشته است. حیاط در معماری بومی، محل برهمکنش ارتباطات و رویدادهای مشترک اهالی یکخانه بوده که در این پروژه با ایجاد تراسهایی با عمقهای مختلف است که تراسها دارای voidهای مختلف نسبت به هم هستند که این چهار واحد را به هم مرتبط کرده است (پیوستگی در عین مستقل بودن) و منجر به حادث شدن روایتهایی از یک زندگی سنتی در یک ساختمان مدرن گردیده است. پروژه علاوه براین تراسهای گشوده شده دارای تراسهای خصوصی هم میباشد.
2- در پروژه ی خانه آپارتمان لواسان، جایگذاری بنا در محیط، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با اینکه بنا در منطقه ای مرتفع با دید منظره ی لواسان، کوههای اطراف و همچنین دریاچه برخوردار است؛ اما به دلیل قرارگیری قبرستان ترکمزرعهدر نزدیکی ضلع غربی زمین که مسلماً با وجود این نمی توان در ضلع غربی از بازشواستفاده نمود؛ طراح با در نظر گرفتن این مقوله چرخشی در حجم بنا ایجاد نموده که نه تنها از نظر زیبایی شناختی بلکه با پشت کردن به فضای قبرستان، بازشوها را برای استفاده کنندگان کاربردی نموده و همچنین برای کاربر چشم اندازی زیبا بدون دید به قبرستان خلق گردیده است.
3- یکی از چالش های بنا قرارگیری در شیب حدود 45% می باشد؛ که با درنظر گرفتن طراحی سازه ای و ترکیب آن با معماری، تفکیک فضایی در بنا ایجاد گردیدهاست. ورودی بنا در قسمت پایین شیب بوده که پارکینگ ها و فضای انباری ها را شامل گشته و کاربر با طی نمودن پلکان ورودی و آسانسور به فضای لابی پروژه می رسد که یکی از شاخصه های بنا و نشانه ای از نما که به داخل کشیده شده، می باشد.
4- اتمسفر زمینه و بستر پروژه با حضور قدرتمند اجزاء مادی (مصالح)تولید میشود. تشدید تجربه مادهگرایی، منجر به تقویت احساس واقعیت و جسمانیت درفضا میگردد. طراح با توجه به محل قرارگیری پروژه در انتخاب متریال ایده های خودرا به کارفرما ارائه نموده و از متریال های اقلیمی که شامل سنگ لاشه، آجر و چوب میباشد، استفاده شده و به این ترتیب بنای ساخته شده به محیط اطراف خود کاملا احترام گذاشته است تصاویر برخاسته از ماده، تجربههای عمیقتر و ژرفتری را نسبت به تصاویر برخواسته از فرم گرایی صرف بر جای میگذارد. مصالح، تخیل و احساسات حاصل از ادراک ناخودآگاه را برمیانگیزاند و در این پروژه، مصالح حضوری قوی و در تعامل با ساکنین خود دارند.
5- ایده حیاط ایرانی از طریق فراخوانی حوض و فواره و کاشی فیروزهایدر لابی اصلی ساختمان متجلی شده است. لابی دارای عناصر فضایی مختلفی است که بهغیرازآبنما و اجزای آن دارای ارتفاعات مختلفی بین 3 متر تا 10 متر میباشد که از طریق سقف نورپردازی شده است؛ گویی وارد حیاط خانهای سنتی شدهایم که هر یک از ساکنین از موقعیتهای مکانی خاص خود، نظارهگر حضور دیگران هستند؛ و دستگاه پله نیزآزادانه امکان دید به چشمانداز منطقه لواسان را برای گذرگنندکان از آن فراهم میکند.در فضای لابی، با اضافه شدن آبنما و کاشی های فیروزه ای و همچنین گذر از روی پل چوبی که بر روی آبنما قرار گرفته، حس حیاط ها و ورودی های خانه های ایرانی را برای بازدیدکننده القاء می نماید.
6- پروژه دارای گفتمانهای مؤثری از فضا و مکان است و صرفاً به دلیل موقعیت قرارگیری در ارتفاع مناسب، چشمانداز لواسان را هدف قرار نداده است. این ساختمان ویژگی حسی مخاطب را در خود درگیر میکند. درک محیطی فضاهای آن، تصاویرحاصل در شبکیه را به یک استلزام بدنمند در فضایی که در آن حضور داریم، مبدل میکندو حس اتمسفری ما را ارتقا میدهد. معماری صرفاً بصری، خاصیت جداکنندگی و کنترل دارد درحالیکه معماری مبتنی بر لامسه اتصالدهنده و یکپارچه کننده است و حساسیت لامسهای از طریق مادیت، مجاورت، شناخت و صمیمیت حاصل میشود. عواملی که هویت درخانه بودن را ارتقا میبخشد.
7- دیوار حیاطخلوت این ساختمان، نزدیکترین دیوار به آرامگاه عباس کیارستمی است. با تأمل در عکسهای کیارستمی روایت دیگری از دیوار را در آثار او میبینیم؛روایت نقش طبیعت بر آن. آمیزهای از زمان، نور، رنگبر چهره دیوار. از نگاه اودیوار پردهای است که طبیعت بر آن، نماهای گذرا را نقاشی میکند. برای ما معماران،دیوار تکستی بوده که آنها را بر طبیعت بهمثابه کانتکست نگاشتهایم. لذا در این پروژه این دیوار تبدیل به جدارهای سبز شده است.
8- در طراحی داخلی بنا، با در نظر گرفتن حس زیبایی شناسی و کاربردهریک از فضاها، با به کارگیری خلاقانه ی نور طبیعی، محیط سرشار ازروشنایی گردیده؛همچنین طراح، ضمن دعوت هرچه بیشتر طبیعت به فضای داخلی، خانه را برای کاربران محیطی مملو از نور و آرامش نموده است.
9- طراح سعی نموده با چرخش بنا و همچنین تراس های جلو آمده ی وسیع، درعین شاخص بودن در کنار دیگر ساختمان های اطراف، مانع اشراف همسایگان بر فضاهای خصوصی از جمله حیاط و استخر که در محوطه قرار گرفته، شود. استخر به گونه ای طراحی و جایگذاری گردیده که استفاده کنندگان هنگام استفاده از آن شاهد منظره ی وسیعی ازدریاچه می باشند؛ گویی استخر انتهایی ندارد و امتداد آن به دریاچه متصل گردیده وکابر را دچار یک تجربه ی جدید از فضای استخر می نماید.