رستوران لومنز

Lomenz Restaurant

گزارش خطا

تیم پروژه

کارفرما | بهره‌بردار :

آقای ایزدی

نظارت :

مهندس ایزدی

تیم اجرایی (مدیر، همکاران) :

مهندس ایزدی

سازه (طراحی، اجرا) :

مهندس ایزدی

تیم طراحی | همکاران پروژه :

مجید کانی‌سواران، محسن فاطمی

اطلاعات کلی

سال : 1397/2018
دوره تاریخی : جمهوری اسلامی
کاربری : تجاری، رستوران
مساحت پروژه : 300 مترمربع
آدرس : ایران، تهران، قيطريه، ميدان چيذر، ابتدای سليمانی شرقی، پلاک 11

شرح

لمنز هندسه جدیدی از معماری ایرانی

در عبور از میدان چیذر تهران، بافتی که خانه هایش برگرفته از معماری گذشته ایران است و اندکی فضای سبز این منطقه را به یادگار دارد، رستوران لمنز با طاق های معلق که بیانگر معماری ایرانی با زبانی نوین می باشد توجه هر بیننده ای را جلب می کند.چرا که بر این باوریم معماری پدیدآورنده محیطی است که زندگی با تمام ابعادش در آن شکفته شود و نه سرکوب. خطوط و هندسه رستوران با اقتباس از ژن اصلی معماری ایرانی گرفته شده که با کمک فرم های سیال نمایش داده شده است. در تلاش بودیم تا رابطه ای بین حافظه و زمان ایجاد کنیم که همه چیزهای جادویی کوچکی را که فضایی را به مکان تبدیل می کنند ، آشکار کنیم. علاقه مند بودیم به این فکر کنیم که چگونه و چه چیزی می تواند ریشه های جدیدی در تخیل ما ایجاد کند.

از میان دالان 7 متری ورودی عبور می کنیم و به تدریج فضا برای بیننده شفاف و قابل درک می گردد مسیری که یادآور حس درونگرایی و هشتی ورودی خانه های ایرانی می باشد. با تمام شدن دالان و ورود به فضای رستوران چشم  به سمت انتهای سالن، فضایی که کافه و سالن ویژه VR قرار دارد، نمایان می گردد که تداعی کننده شاه نشین خانه های ایرانی است به عبارتی باز آفرینی، خلق مجدد و روایت های تازه از شیوه های سازماندهی فضا از معماری ایرانی محسوب می شود.

با قدم گذاشتن به سالن رستوران، حس معلق بودن با استفاده از رنگ مشکی سقف و ارتباط بین کف و مبلمان در بیننده القا شود. این حس بی وزنی برگرفته از سناریوی اصلی برند به قسمت معماری وارد شده است؛ همانند ترکیب عناصر متضاد در واقعیت مجازی ما را به سمت ایجاد فضایی همسو با عبارت وزن و بی وزنی سوق می دهد که این یک رویکرد ارزشی است و نه صرفا زیبایی شناختی.

در پروژه رستوران لمنز استراتژی ما ایجاد چارچوبی برای حداکثرفضا و میزان زندگی با حداقل مقدار ماده بوده است. سعی بر آن  بود که فضا به صورت یکپارچه شکل بگیرد و عنصر الحاقی نداشته باشد و در صورت اضافه شدن با کنتراست حداکثری نمایش داده شود تا بیننده به راحتی فرم سیال و یکدست را تجربه کند و این هندسه بتواند نیاز اساسی فضا نظیر محل نورپردازی را در دل خود ایجاد کند تا بتوانند در کناریکدیگر فرم یک دست و  به عبارتی ارتباطی لازم و ملزوم گونه را به وجود آورند. این زمین مفرش با استفاده از کاشی ایرانی به مبلمانی متصل می گردد که کاملا هماهنگ با فضای طاق ها می باشد. تکرارقوس ها نه تنها باعث ایجاد ریتم در فضای داخلی و خارجی می شوند بلکه از این طریق وضوح و قابلیت تشخیص در محیط پیرامونی را تقویت می کنند ، و همچنین هویت را نیز ایجاد می کنند. رنگ سفید و مشکی برگرفته از هویت برند می باشد که کلیت فضا را شکل داده است. پویایی ذاتی در چیدمان فضا و سقف وجود دارد که به نظر می رسد در هنگام عبور از فضای مرکزی آنها باز و بسته می شوند و گفتگوهایی را بین افراد برقرار می کنند.