بررسی زمینه‌ها و ساختار تزیینات هندسی در آثار هنری ایران دوره سلجوقی

Understanding Geometrical Structure and Foundation in Patterns and Decorations of Seljuk Arts in Iran

گزارش خطا
نویسنده : مهدی بهشتی نژاد، صمد سامانیان ، امیر مازیار
نوع مقاله : علمی - پژوهشی
زبان : فارسی
دوره : 10
شماره : 20
زمان انتشار : بهار، تابستان 1397

نقوش درهم‌بافتۀ هندسی، وجه مشترک بسیاری از تزیینات عصر سلجوقی است که هرچند در برخی از تألیفات مورخان هنر اسلامی به‌عنوان ویژگیِ هنر این عصر مورد تأکید قرار گرفته است، غالباً به دلیل تمرکز این منابع بر توصیفی کلی، بهره‌گیری از آنها به منظور شناخت دقیق ویژگی‌های این ساختار هندسی و درک تفاوت آن با اسلوب‌های به‌کار رفته در دیگر ادوار تاریخی را دشوار می‌سازد. از این رو، شناخت و تبیین ویژگی‌ها و جستجوی زبان هندسی موجود در تزیینات هنر سلجوقیان بزرگ، به‌عنوان یکی از خصوصیات هنر این دوره، هدف اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر با به‌کارگیری روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری، تنظیم و دسته‌بندی اطلاعات تاریخ هنری و همچنین مراجعه به آثار، پیاده‌سازی نقوش و جستجوی اسلوب‌های ترسیمی و مطابقت آنها، تنظیم می‌گردد. گام نخست، بررسی و توضیح اسلوب هندسی شبکه است که در هنر دوران ماقبل سلجوقی نیز به چشم می‌خورد و پس از آن بررسی الگوی نوظهور هندسۀ پرگاری و شکوفایی و گسترش آن در عصر سلجوقی است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر به‌کارگیری این دو الگوی کهن و نو در کنار یکدیگر است که در هنر و معماری عصر سلجوقی، ساختار تزیینات هندسی این دوره را شکل داده است.

Interwoven geometric patterns and ornamentation are the commonality of numerous artistic and architectural ornaments in the Great Seljuk era. Although underlined in a number of works by Islamic art historians as the artistic, and particularly architectural, feature of this era, it is difficult to utilize their results to achieve an accurate understanding of the structure of the geometric ornamentation used in this era, and of its similarities and differences with the adopted styles in other historical periods due to their emphasis on offering a general description of this structure. Such phrases as “interwoven”, “continued application of past elements”, and “more complicated details and configurations” have been typically used to describe the structure of geometric ornamentation employed during the Great Seljuk era. The main difficulty of such descriptions lies in their lack of differentiation between this structure and those employed in previous eras, going back to the first instances of Islamic Art and even to the more distant past. This poses a number of fundamental questions: How can the geometric structure used in Seljuk ornamentation be simultaneously regarded as its essential feature and as a continuation of earlier geometric styles? How and to what extent could “more complicated details and configurations” have brought prominence to the Seljuk geometric style? Moreover, can the emergence of this style, as a prominent pattern, be attributed to its being founded on a new and different structure? The main aim of the present study is, therefore, to understand and identify the geometric features and language used in ornamentation of Great Seljuk artworks as artistic qualities of this period. To this end, information about the art history of the Seljuk era was collected and classified using the descriptive-analytical method. Furthermore, the geometric patterns of this era were implemented and the graphic styles were sought and compared by referring to the artworks of this period. Although the artistic features of this era are closely associated with past and future art forms, the main scope of discussion was limited to the time when Tughril arrived in Baghdad and was awarded the title of “Sultan” by the ruling Abbasid Caliph in 447 A.H. until the death of Sultan Ahmad Sanjar in 552 A.H., where the structural changes in geometric patterns of this era were examined by a brief inquiry into the structure of geometric patterns coming before and after. The tabular geometric style, which was an early style used in pre-Seljuk art, was initially studied and explained. The compass geometric pattern, which was a new pattern, was then examined. The simple and basic instances of designs created by this pattern date back to the fourth century A.H., which was developed and flourished during the Great Seljuk era. The results of this study suggested that the two early and new geometric patterns were used simultaneously in the Great Seljuk artistic ornamentation, and particularly architecture, shaping the structure of geometric ornamentation of this era.

(3.9 مگابایت) دانلود مقاله  

مشخصات مقاله

مراجع :

-   اتینگهاوزن، ریچارد و گرابار، اولگ (1391). هنر و معماری اسلامی 1، ترجمه دکتر یعقوب آژند، سمت، تهران.

-   اتینگهاوزن، ریچارد و گرابار، اولگ (1394). هنر و معماری اسلامی 1، ترجمه دکتر یعقوب آژند، سمت، تهران.

-   اتینگهاوزن، ریچارد و یارشاطر، احسان (1379). اوج‌های درخشان هنر ایران، ترجمه هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، آگاه، تهران.

-   اردلان، نادر و بختیار، لاله (1390). حس وحدت، ترجمه ونداد جلیلی، علم معمار، تهران.

-   استروناخ، دیوید و یانگ، کایلر (1384). «سه آرامگاه برجی از دورۀ سلجوقی»، ترجمه مجید وهرام، بررسی‌های تاریخی، 23و 24: 398- 335.

-   اوزدورال، آلپای (1380). «عمر خیام و معماری»، ترجمه ناصر کنعانی، فرهنگ، 39و 40: 189- 254.

-   بورکهارت، تیتوس (1392). هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجب نیا، سروش، تهران.

-   پوپ، آرتور و آکرمن، فیلیس (1387). سیری در هنر ایران، جلد سوم و هشتم، ترجمه سیروس پرهام، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.

-   پوپ، آرتور (1389). شاهکارهای هنر ایران، ترجمه پرویز ناتل خانلری، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.

-   پوپ، آرتور (1390). معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، دات، تهران.

-   تالبوت رایس، دیوید (1386). هنر اسلامی، ترجمه ماه ملک بهار، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.

-   رئیس زاده، مهناز و مفید، حسین (1391). احیایِ هنرهایِ از یاد رفته، مولی، تهران.

-   قربانی، ابوالقاسم و شیخان، محمدعلی (1371). بوزجانی نامه، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران.

-   کاتلی، مارگریتا و هامبی، لوئی (1394). هنر سلجوقی و خوارزمی، ترجمه یعقوب آژند، انتشارات مولی، تهران.

-   کرسول، کی.اس.سی (1393). گذری بر معماری متقدم مسلمانان، ترجمه مهدی گلچین عارفی، فرهنگستان هنر، تهران.

-   گرابار، اولگ (1379). شکل گیری هنر اسلامی، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران.

-   گرابار، اولگ و دیگران (1391). معماری اسلامی، ترجمه اکرم قیطاسی، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، تهران.

-   هیلن برند، روبرت (1386). هنر و معماری اسلامی، ترجمه اردشیر اشراقی، روزنه، تهران.

-   هیل، درک و اولگ گرابار (1386). معماری و تزیینات اسلامی، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.

-   ماهرالنقش، محمود (1381). میراث آجرکاری ایران، سروش، تهران.

-   نجیب اغلو، گلرو (1389). هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی، روزنه، تهران.

-   Baer, E. (1998). Islamic Ornament, Edinburgh University Press, Edinburgh.

-   Lee, J. A. (1987). “Islamic Star Patterns”, Muqarnas, 4: 182-197.

-   Kaplan, C. S. & Salesin, D. H. (2004). “Islamic Star Patterns in Absolute Geometry”, ACM Transactions on Graphics, 23 (2): 97–119.

-   Wilkson, K. C. (1989). Nishapur: some Early Islamic Buildings and Their Decoration, The Metropolitan Museum of Art, New York.

-   Grabar, O. (1992). The Mediation of Ornament, The National Gallery of Art, Washington D. C.

-   Rugiadi, M. (2010). Decorazione Architettonica in Marmo Da Gazni (Afghanistan), Bologna.

-   Stronach, D., & Young Jr. T.C. (1966). “Three Seljuk Tomb Towers”, 4: 1-20.

-   Tabbaa, Y. (1986). The muqarnas dome: Its orgin and meaning, Muqarnas, Vol. 3, Leiden-Boston.

-   Tabbaa, Y. (2001). The Transformation of Islamic Art during the Sunni Revival, University of Washington Press Seattle and London.

-   Walch, M., & James, G. (2004). Islamic Art and geometric design, The Metropolitan Museum of Art, New York.



مسابقات

جوایز

نشریات

منابع اینترنتی :

http://aup.journal.art.ac.ir